تهمینه میرمیرانی به عنوان طراح لباس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
زن شرقی درباره آن است که: حمید، فوتبالیست مشهوری که قرار است برای مذاکره به آلمان برود، با دوست صمیمی اش محمود به کوه میرود؛ ولی از بالای کوه به پایین پرتاب میشود و پاهایش به شدت آسیب میبیند. از آن پس رابطه عاشقانه حمید با همسرش زهره شدیداً به سردی میگراید و حمید که آینده درخشانش را نابود شده میبیند، خانهنشین میشود و با رفتار عصبی اش مدام زهره را از خود میراند. به تدریج رفتار حمید غیرقابل تحمل میشود و زهره را متهم به را
...بطه با محمود میکند. زهره که عصبی شده، به خانه مادرش پناه میبرد و سعی میکند با حوصله بیشتری به زندگی با حمید ادامه بدهد؛ اما حمید که نامه تخیلی زهره در ایام کودکی را به دوست پدرش دیده است، بار دیگر به رابطه او با محمود میاندیشد و حتی از وی میخواهد در صورت تمایل از او جدا شود. زهره که از حرفهای بدبینانه و پیشنهاد تازه حمید به ستوه آمده، خانه را ترک میکند و جستجوی مادر زهره، حمید و محمود نیز برای یافتن او به نتیجهای نمیرسد. سرانجام زهره به خانه برمی گردد و خبر باردارشدنش را به حمید میدهد تا افق تازهای در برابر خانواده گشوده شود. در این فیلم تهمینه میرمیرانی با فهیمه راستکار, مریلا زارعی, مینا لاکانی, پرویز ملک زاده, صمد تواضعی, امیر اسکندری, محسن روشن, امین زندگانی, حسن جوهرچی, روح الله جعفر بیگلو, ناصر شکرایی, رامبد لطفی, علیاصغر تنورساز, حمید علیخانی, باقر حبیبپیران, حسین محمدی همکاری کرده است.
روانی درباره آن است که: مادر مريم در جواني از سرطان خون مرده است و مريم كه مثل مادرش مرتباً خون دماغ مي شود، همواره بر اين باور است كه سرطان دارد و چيزي به پايان عمرش نمانده و اين تصور، به خصوص حالا در 28 سالگي در سن مرگ مادرش، به اوج رسيده است. نوري، مرد تنهايي كه سال هاست با پيرزني كولي كه او را خاله مي نامد زندگي مي كند، از چند سال پيش با ديدن مريم در عكاسي محل كارش او را زير نظر گرفته و مدام به دنبال فرصتي است كه توجه او را به خود جلب كند. به اين منظور، نوري مدام خاله را به سراغ مريم مي فرستد تا در پارك به عنوان فالگير، رسيدن مسافر سفيدپوشي را به او نويد دهد كه داروي شفابخش را براي مريم به ارمغان خواهد آورد. مريم به اصرار پدر و نامادري خود با مهندسي به نام امير ازدواج مي كند؛ اما پس از ازدواج ـ كه بحران هاي عصبي تازه اي براي مريم به همراه دارد ـ نيز نوري دست از سر او برنمي دارد و سرانجام با لباس سرتاپا سفيد به سراغ مريم مي آيد و خود را مسافري معرفي مي كند كه از آن سوي اقيانوس ها آمده است. نوري با مريم قرار مي گذارد كه روز بعد پس از جدا شدن مريم از همسرش داروي شفابخش را براي او بياورد؛ اما به اصرار امير مريم مجبور مي شود با شوهرش به شمال برود. در اين ميان امير ـ كه از بيماري رواني مريم آگاه است و مي داند كه سرطان ندارد ـ به سراغ پزشك خانوادگي مريم مي رود و اطمينان مي يابد كه همسرش به او خيانت نخواهد كرد. در حالي كه مريم سعي مي كند مسافر سفيدپوش را از ياد ببرد، نوري نقشه تازه اي طراحي مي كند و با كشاندن امير به خانه پيرزن كولي، خود به سراغ مريم مي رود و از او مي خواهد خانه را ترك كند و با هم به مسافرت بروند. مريم وقتي حرف هاي نوري را درباره خانواده از هم پاشيده و سرخوردگي دوران كودكي اش مي شنود، به بيماري رواني او پي مي برد و اعتماد به نفسش را در مقابل او به دست مي آورد. امير نيز كه به بحران روحي و قصد نهايي نوري پي برده، با سرعت خود را به خانه مي رساند و نوري را بيرون مي اندازد. حالا مريم حس مي كند كه از بحران روحي رهايي يافته است. در این فیلم تهمینه میرمیرانی با فهیمه راستکار, خسرو شکیبایی, نیکی کریمی, پرویز پرستویی, فخرالدین صدیق شریف, داریوش فرهنگ, جهانگیر میرشکاری, محمدرضا علیقلی, مهرداد فخیمی, حسین زندباف, نیکو خردمند, فرهنگ معیری, اکبر اصفهانی, هایده حائری, جابر قاسمعلی, محمد برسوزیان, شاهرخ دستور تبار, احمد یاوری, عذرا مردانیان همکاری کرده است.