Talat Mirfendereski
طلعت میرفندرسکی

Talat Mirfendereski(طلعت میرفندرسکی)

  • Editor
طلعت میرفندرسکی به عنوان تدوینگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است: پستچی درباره آن است که: "تقی پستچی " برای پرداخت قروض خود مجبور است بعد از ظهرها نزد "نیت الله خان" که دامداری وسیعی دارد کار کند . در همین حال برادرزاده ی نیت الله خان (مهندس) نزد عمویش میآید. او قصد دارد که به پرورش خوک بیردازد . چرا که معتقد است که این کار از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است. پستچی که ناتوانی جنسی دارد، در مقابل یافتن گیاههای خاصی برای دکتر دامپزشک، به وسیله داروهای قدیمی دامپزشک در مرحله ی معالجه است. نیت الله خان ...، که از مهندس و هدف های او دل خوشی ندارد با زیرکی به پستچی می فهماند که مهندس خیالاتی برای همسرش دارد. پستچی کنجکاوانه این حقیقت را در مییابد و چون توانایی اعتراض ندارد روز به روز آشفته تر می شود و سرانجام نیز همسرش را با ضربات کارد به قتل رسانیده و خود به انتظار رسیدن پلیس بالای سر او می نشیند. در این فیلم طلعت میرفندرسکی با علی نصیریان, عزت‌الله انتظامی, ایرج راد, داریوش مهرجویی, هرمز فرهت, هوشنگ بهارلو, روبیک منصوری, امرالله صابری, عصمت صفوی, احمدرضا احمدی, بهمن فرسی‎, عزت الله رمضانی فر, واروژ کاراپتیان, مهدی میثاقیه, صنعان کیانی, ناصر جعفری, زانیچ, ژاله سام, داوود آریا همکاری کرده است. دایره مینا درباره آن است که: پسر جوانی به نام علی (سعید کنگرانی) که با خانواده‌اش در محله‌های حاشیه‌نشین تهران زندگی می‌کند، پدر بیمارش (اسماعیل محمدی) را برای معالجه به بیمارستان بزرگی می‌برد. نمی‌تواند پدرش را بستری کند و در پیاده‌رو کنار نرده‌های بیمارستان چند روزی را سپری می‌کنند تا این که با شخصی به نام سامری (عزت‌الله انتظامی) روبه‌رو می‌شوند. پدر از او کمک می‌خواهد، سامری به پدر و پسر می‌گوید که اگر می‌خواهند به سادگی پول زیادی به دست آورند فردای آن روز صبح زود ساعت شش سر چهارراه منتظر او باشند. صبح روز بعد سامری، علی و پدرش را سوار کامیونی می‌کند که چند نفر دیگر در آن هستند. آن‌ها نمی‌دانند برای چه و به کجا می‌روند و پرسش‌های‌شان بی پاسخ می‌ماند. در آزمایشگاه پدر متوجه می‌شود که می‌خواهند از او خون بگیرند او اعتراض می‌کند و اجازه نمی‌دهد از او خون بگیرند ولی از علی خون گرفته می‌شود و سامری در مقابل ۲۰ تومان به او می‌دهد. سامری دلال خون است و خون مستمندان و معتادان را ارزان می‌خرد و به بیمارستان‌ها می‌فروشد. علی طی رفت‌وآمد به بیمارستان با راننده آمبولانس به نام اسماعیل (علی نصیریان) و پرستار جوانی به نام زهرا (فروزان) آشنا می‌شود. سامری از پسر می‌خواهد برای او کار کند و برای آزمایشگاه خون‌گیری دهندهٔ خون جمع‌آوری کند و بدین ترتیب علی تبدیل به یکی از پادوهای سامری می‌شود. حال پدر روز به روز وخیم‌تر شده تا این که می‌میرد. علی در این کار روز به روز جلوتر می‌رود و زندگی تازه‌ای را شروع می‌کند. در این فیلم طلعت میرفندرسکی با علی نصیریان, عزت‌الله انتظامی, ایرج راد, پرویز صیاد, اسماعیل محمدی, جمشید لایق, اسماعیل شنگله, داریوش مهرجویی, بهمن فرمان‌آرا, هرمز فرهت, احمد ابراهیمی, هوشنگ بهارلو, پری امیرحمزه, محمد مطیع, سروش خلیلی, مرضیه برومند, امرالله صابری, بهمن فرسی‎, سعید کنگرانی, رفیع حالتی, آتش خیر, رحیم روشنیان, ملک ساسان ویسی, پروین خیربخش, کریم مرائی, والود آقاجانیان همکاری کرده است. گزارش‎‎ درباره آن است که: محمد فیروز کوهی، ممیز مالیاتی وزرات دارایی در اداره، متهم به گرفتن رشوه و حکم تعلق او صادر می شود. در خانه نیز با صاحب خانه و همسرش اعظم درگیری و مرافعه دارد. محمد پس از یک دعوای خانوادگی همسرش را کتک می زند و با فرزند خردسالش خانه را ترک می کند. وقتی محمد به خانه باز می گردد اعظم را که با خوردن قرص اقدام به خودکشی کرده است در حال بی هوشی می یابد. محمد همسرش را به بیمارستان می برد و شب را نزد او به صبح می رساند، و پس از اطمینان از سلامتی اعظم، با خستگی و تردید، بیمارستان را ترک می کند. در این فیلم طلعت میرفندرسکی با شهره آغداشلو, پریدخت اقبال پور, بهمن فرمان‌آرا, علیرضا زرین‌دست, عباس کیارستمی, موسی افشار, مصطفی طاری, علی فرهادی, آندره گوالوویچ, کوروش افشارپناه, مهدی منتظر, هاشم ارکان, طناز اسماعیلی, مهرنوش اردپور, یوسف شهاب, احمد بهروزی, علی احمدی, ایرج سمندی, فرهاد فرهادی همکاری کرده است. بی تا درباره آن است که: بی‌تا به پدر بیمار خود علاقه دارد ولی مادرش به آنها بی اعتناست. بیتا به شدت عاشق یک روزنامه‌نگار روشنفکر (کورش) است اما این عشق یک طرفه است و کورش علی‌رغم تلاشهای بیتا می‌گوید به هیچ عنوان قصد ازدواج ندارد. با مرگ پدر و ناپدید شدن کورش، دنیای بیتا تیره می‌شود و تن به ازدواجی اجباری می‌دهد. به‌طور تصادفی کورش را دوباره پیدا می‌کند اما کورش آخرین امید بیتا را از بین می‌برد. بیتا شیدا و آوارهٔ خیابان می‌شود در این فیلم طلعت میرفندرسکی با عزت‌الله انتظامی, هژیر داریوش, عباس گنجوی, مهین شهابی, هوشنگ بهارلو, اکبر زنجانپور, پروانه معصومی, محسن کلهر, صادق توکلی, فائقه آتشین, لوریس چکنواریان, هوشنگ کاووسی, کیومرث درم بخش, گلی ترقی همکاری کرده است. باغ سنگی درباره آن است که: درویش خان، مردی کر و لال، و خانواده اش از طریق شبانی در صحرا زندکی می کنند. روزی درویش خان در صحرا می آرامد و خواب نما می شود. پس از بیدار شدن تخته سنگ عجیبی را زیر سر خود می بیند و آنرا به خانه می برد و به درختی می آویزد. درویش خان، روزهای بعد، قطعه سنگ های دیگری می یابد. با سیم های تلگراف سنگ ها را به درخت های اطراف چادرش آویزان می کند. به زودی باغی از سنگ در اطراف چادر برپا می شود. مردم از روستاهای دور و نزدیک برای تماشا و تبرک و بستن دخیل به باغ سنگی می آیند. همسر درویش خان از مردم در ازای آمدن به باغ سنگی پول و هدیه مطالبه می کند، و با طمع ورزیهایش زندگی درویش خان را برمی آشوبد. در این فیلم طلعت میرفندرسکی با پرویز کیمیاوی‌, محمدرضا اصلانی, فریدون قوانلو, مصطفی مصطفی زاده, درویش خان اسفندیارپور, نصرت سنندجی همکاری کرده است.
بیشتر
Trying to get Pregnant
Expert Conception Tips
Watch With Subtitles