یدی قاسمی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
سر گروهبان درباره آن است که: حجت (منوچهر وثوق) فاسق، همسرش را به قتل می رساند و به خرمشهر می رود و به کمک مردی به نام رحمان (فرهاد حمیدی) قصد دارد شبانه با قایقی از مرز آبی بگذرد، اما مأموران او را تعقیب می کنند. حجت در تاریکی شب می گریزد. رحمان مرد قایقران را که توسط سرگروهبان (میرمحمد تجدد) برای بازجویی به پاسگاه برده می شود و خود سرگروهبان را به قتل می رساند. سرگروهبان مختار (ناصر ملک مطیعی)، جانشین سرگروهبان مقتول، حجت را، که خواهرزاد
...ه اش است، از رفتن به آن طرف مرز منصرف می کند، و حجت با مریم (لیدا دانشور)، دختر سرگروهبان قرار ازدواج می گذارد. سرگروهبان مختار از طریق زینت (شهرزاد)، دختر مرد فلجی (امین امینی)، که شاهد قتل ها بوده و خود نیز به قتل می رسد، رحمان را دستگیر و روانه ی زندان می کند. اصلان، برادر رحمان، در شب عروسی مریم و حجت سرگروهبان مختار را تهدید می کند که اگر برادرش را آزاد نکند راز قتل حجت را فاش می کند. در این فیلم یدی قاسمی با میرمحمد تجدد, ایرج صادق پور, بابک بیات, روبیک منصوری, ناصر ملک مطیعی, علی اکبر طوفان پناه, منوچهر وثوق, واروژ کاراپتیان, سعید مطلبی, واروژان, پریسا, فرهاد حمیدی, کبری سعیدی, محمدرضا شیبانی, امین امینی, ایرج جنتی عطایی, فریدون نریمان, لیدا دانشور, حسین اشراق, علی بانکی همکاری کرده است.
گریز از مرگ درباره آن است که: رحمان (آرش) و مژگان (زری)، كه پدر و مادر خود را از دست داده اند، آواره ی كوچه و خیابان می شوند و از هم جدا می افتند. رحمان با قاسم (غلامرضا سركوب) آشنا می شود و او سعی می كند راه و روش دزدی را به رحمان بیاموزد؛ اما رحمان نمی پذیرد و به كار آبرومندی می پردازد. مژگان نیز توسط مرد نیكوكاری (عبدالله بوتیمار) به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. رحمان (فیروز) با لاله (هاله)، كه در كاباره كار می كند و فرزند فلجی (داریوش) دارد، آشنا می شود و برای معالجه ی فرزند او به ناگزیر پیشنهاد دزدی قاسم از یك جواهر فروشی را می پذیرد. در حین سرقت پلیس سر می رسد و یكی از افراد گروه را دستگیر می كند و با بازجویی از او همه ی اعضای گروه شناسایی می شوند. آنها به پیشنهاد علی خوشگله (علی آزاد) به خانه مرد نیكوكار می روند تا با تغییر قیافه از چنگ پلیس بگریزند. رحمان در آن جا خواهرش مژگان (سوزی یاشار) را از گردن بندی كه او به گردن دارد می شناسد و به درخواست او تصمیم می گیرد جواهرهای دزدی را تحویل دهد؛ اما همدستانش مخالفت می ورزند و او را مجروح می كنند. سرانجام اعضای گروه دستگیر و رحمان به پاداش خدماتش به پلیس عفو می شود. در این فیلم یدی قاسمی با رضا بیک ایمانوردی, رضا کریمی, اصغر بانکی, محمد بانکی, پرویز شکری, اکبر اصفهانی, رضا صفاییپور, ابراهیم کیهانی, علی آزاد, هاله, علی مهانی, حسین محسنی, عبدالله بوتیمار, احمد رزاقی, محمد گیلانی, ایرج مهدیان, ناصر محمدی, فیروز داداش پور, رضا انجم روز, آرش, فریده, سوزی یاشار, حسین خالقی, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
غریبه درباره آن است که: قاسم (بهروز وثوقی) پس از مرخص شدن از زندان سراغ دوستش عباس (پرویز فنی زاده) به جنوب می رود. قاسم پس از درگیر شدن با مردی که مسبب دستگیری او بوده است با دختری به نام زری (نگار) روبرو می شود که دختر مرد متمولی است. قاسم که می داند پدر زری با ازدواج او و دخترش موافقت نخواهد کرد به کمک زن رختشوئی به نام اقدس (دیانا) با زری قرار می گذارند که شهر را ترک کنند. قاسم به کمک عباس با زری به طرف تهران می گریزند. در قهوه خانه ی بین راه زری از تصمیم خود منصرف می شود و به قاسم اصرار می کند که او را به خانه اش بازگرداند. راننده ای به نام مهدی (احمد معینی) و قهوه چی به آنها بدگمان می شوند. قاسم در مرافعه ای آن دو را از پا درمی آورد و پس از رسیدن به تهران همراه زری در مسافرخانه ای ساکن می شوند. وقتی در روزنامه ها اعلان می شود که پلیس به جرم قتل و آدم ربائی در تعقیب قاسم است او محل اقامت خودرا به پلیس اطلاع می دهد، اما در آخرین لحظه از تصمیم خود منصرف می شود و موقع فرار به ضرب گلوله از پا درمی آید. در این فیلم یدی قاسمی با بهروز وثوقی, پرویز فنی زاده, یدی, حسن رفیعی, بابک بیات, احمد احمدپور, روبیک منصوری, ایرج صفدری, جلال پیشواییان, شاپور قریب, نصرت الله کنی, اکبر مشکین, احمد معینی, دیانا, سیما حاجی خانی, محمدرضا شیبانی, عارف, علی بانکی همکاری کرده است.
ستارخان درباره آن است که: کربلایی علی در جستجوی پناهگاهی در بازار تبریز به ستارخان میرسد و هر دو با هم میگریزند. اما هنگام فرار به دست نیروهای امنیتی بازداشت و بازجویی میشوند. در این میان حیدرخان عمواوغلی تلاش میکند آنها را آزاد کند و سپس به تهران میروند. در تهران ستارخان به جبهه مشروطهخواهان پیوسته و فرمانده تعداد یک صد سوار مشروطهچی میشود. در آنجا ستارخان و کربلایی علی با باقرخان دیدار کرد و پیماننامهای را امضاء میکنند. همزمان اتابک با شلیک گلوله عباس آقا صراف کشته میشود و حیدرعمواوغلی هم صراف را میکشد. پس از تعطیلی مجلس و به توپ بسته شدن آن به دست نیروهای قزاق به سرکردگی لیاخوف، حیدرعمواوغلو رهسپار تبریز میشود و مردم آن شهر را در هواداری از ستارخان برمیانگیزاند. در همین هنگام قشون دولتی وارد تبریز شده و جنگ آغاز میشود. شماری از مجاهدان کشته و زخمی شده و شهر سقوط میکند. کربلایی علی که دستگیر و شکنجه شده با سرنوشت تلخی روبرو میگردد. همسرش خودکشی کرده و فرزندانش به دار آویخته میشوند. ستارخان و باقرخان دستگیر و به تهران فرستاده میشوند و در پایان در باغ اتابک کشته میشوند. در این فیلم یدی قاسمی با علی نصیریان, عزتالله انتظامی, جهانگیر فروهر, پرویز صیاد, سیروس ابراهیمزاده, عنایت بخشی, باقر صحرارودی, علی حاتمی, فریدون ناصری, هوشنگ بهارلو, مهدی رجائیان, حسین صفاریان, جلال پیشواییان, بهمن زرین پور, رفیع مددکار, عباس مختاری, محمدعلی سپانلو, علی زاهدی, مرتضی ممیز, بیژن محتشم, صادق بهرامی, محمد گودرزی, هادی صابر, قدرت الله انتظامی, عبدالعلی همایون, حسن ترابی, علی دهقان, فریدون نریمان, بیژن مفید, صفر یکتا, جعفر اکبری, جلال موسوی, عباس نوروزی همکاری کرده است.