یوسف خداپرست به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
رقص در غبار درباره آن است که: نظر جوانی که در مینی بوسی با ریحانه آشنا شده، بعد از مدت کوتاهی با او ازدواج می کند و علیرغم علاقه فراوانی که به او دارد به دلیل حرفهای ناپسندی که در مورد مادر ریحانه بین همسایه ها شایع است و اصرار خانواده اش ناچار می شود تا ریحانه را طلاق دهد. ریحانه، بدون هیچ عکس العملی، اقدام نظر را می پذیرد و نظر نیز خود را موظف و متعهد به پرداخت مهریه ریحانه میداند. لذا مجدداً به سر کار قبلی اش بازمیگردد، کار او نگ
...هداری اسب هایی است که با تزریق سم مار به آنها، پادزهر تهیه می شود. یک روز پلیس برای دستگیری نظر به جهت عدم توانایی اش در عمل کردن به تعهد مالی که داده است، به محل کارش میرود، اما نظر دست به فرار میزند و سوار ماشینی می شود که متعلق به مارگیری منزوی، کم حرف و خشن است. نظر با مارگیر به وسط بیابانی می رسد که مارگیر، مارها را از آنجا میگیرد. مرد مارگیر وقتی متوجه نظر می شود، او را از خود می راند، بدون این که حتی کلمه ای با او صحبت کند. نظر، سرگشته و هراسان میان بیابان، بی آن که راه بازگشتی داشته باشد، چاره ای جز مقاومت ندارد لذا تصمیم میگیرد همان جا بماند و مار بگیرد و پس از کمی تلاش موفق میشود یک مار بگیرد، اما آن را چون از دمش گرفته مار انگشت حلقه دست چپش را نیش میزند. مارگیر ناچار می شود تا انگشت او را قطع کرده و در ظرفی پر از یخ قرار دهد و سپس سعی می کند تا نظر را به بیمارستان برساند که انگشت را به دستش وصل کند. در راه مرد مارگیر، برای اولین بار اززندگی اش براى او حرف میزند و میگوید چگونه مردی را که به همسرش نظر داشته خفه کرده و محکوم به زندان شده است اما وقتی از زندان فرار کرده، متوجه ازدواج همسرش با مرد دیگری شده است. نظر هم از ریحانه میگوید و این که اگر او با کسی ازدواج کرده و خوشبختش کند، خیلی هم خوشحال خواهد شد. در بیمارستان برای عمل پول می خواهند. مرد مارگیر این پول را فراهم میکند، اما نظر پول او را برداشته و از بیمارستان فرار میکند و پول را کامل به ریحانه می رساند، او شادمان از این حرکتش، کمی بعد ماشین و وسایل مارگیر را نزد دکه داری که خواهان خرید ماشین مارگیر بوده میبیند و میفهمد که مارگیر برای تهیه پول بیمارستان و عمل جراحی اش، ماشین اش را فروخته است . در این فیلم یوسف خداپرست با باران کوثری, فرامرز قریبیان, اصغر فرهادی, سعید شاهسواری, حسن کریمی, مهرداد میرکیانی, مسعود بهنام, حمیدرضا صدری, حسن زاهدی, ایرج تقی پور, جلال سرهند سراج, علیرضا بذرافشان, محمدرضا فاضلی, مسعود اشتری, تیمور احسانی همکاری کرده است.
گمیچی درباره آن است که: گَمیچی روایتگر داستان نوجوانی به نام حسن است که سعی دارد کشتی به گل نشسته پدرش که در دریاچه ارومیه قرار دارد را برای روز تولد او احیا کند که در این راستا با معضلات و مشکلات بسیاری مواجه میشود. در این فیلم یوسف خداپرست با اسماعیل منصف, حمیده مقدس زاده, هاشم مرادی, جواد قلی زاده, مجید اسماعیلی, آرش قاسمی, کوین مکلوف, مهدی مهاجری, مجید داریس, یوسف بختیاری, فاضل مجلسی, شراره زندی, محمد فکوری, شهرام ولی پور, امیرمحمد عبدی همکاری کرده است.
مژدگانی برای ایلیا درباره آن است که: پسر بچه ای که از پول پدر و مادرش بر می دارد و خرج می کند و وقتی پدر و مادر به آن پول احتیاج دارند پسر به تکاپو می افتد که پول را تهیه کند وسر جایش بگذارد. در این فیلم یوسف خداپرست با امیرحسین صدیق, کیانوش گرامی, بهناز جعفری, رضا بنفشه خواه, هادی ساعد محکم, علی عطشانی, حامد رضی, علی خلج, محمدعلی زم, روحالله مفیدی, شاهین اقبال, جاوید جاویدنیا همکاری کرده است.
نزدیکتربیا درباره آن است که: این فیلم روایتگر داستان زندگی سربازیست که در پاسگاهی واقع در شمال کشور خدمت می کند. وی شیفته دختری به نام حیران می شود که در روستای مجاور پاسگاه زندگی می کند و معلم مدرسه ای در نزدیکی پاسگاه است... در این فیلم یوسف خداپرست با محمد کاسبی, روحالله حجازی, محسن دارسنج, امیر نوبخت حقیقی, هاشم مرادی, مهرداد جلوخانی, مجید اسماعیلی, سیروس همتی همکاری کرده است.