آذر (زندانی ابد به جرم قاچاق مواد مخدر) که شوهرش نیز قبلاً اعدام شده، با خبر می شود که نگین دختر نوجوانش از خانه فرار کرده است. او از ندا، دختر
... جوانی که قبلاً به دليلاعتیاد زندانی بوده و حالا زندگی روی هم رفته خوبی دارد و در شرف ازدواج با جوانی به نام رامین است، به دلیل روابط انسانی که بین آنها در زندان به وجود آمد، برای نجات دخترش نگین درخواست کمک می کند. آذر که به شدت نگران و دلواپس است، با خودزنی ، ابتدا به درمانگاه میرود و سپس از آنجا می گریزد و همراه ندا به جست و جوی نگین می پردازند.آذر و ندا، ابتدا به محل زندگی لاله ، دوست خلاف کار نگین می روند، لاله در آغاز حاضر به کمک به آنها نیست اما نهایتا با آنها همراه میشود و آذر و ندا به مکانهای مختلفی از جمله پیش زنی به نام طلاسیاه می برد، زنی که موجب فروخته شدن نگین به گروه قاچاق دختران فراری به کشورهای خلیج فارس است.ردگیری آذر و ندا آنها را به این نتیجه می رساند که نگین قرار است همراه با چند دختر دیگر با پاسپورت های قلابی که برایشان تهیه شده به یک کشور عربی بروند. آنها در فرودگاه، به پنج زن با جامه های عربی و روبنده و مرد عرب همراه ایشان شکك می کنند. آذردخترش نگین را میان این جمع می بیند و طی درگیری با مرد قاچاقچی به او شلیک میکند. پلیس که به صحنه حادثه رسیده است، آذر را هدف گلوله قرار می دهد، آذر، دخترش نگین را به ندا می سپارد و می میمیرد.نگین تاوان بی توجهی اش را با مرگ مادرش می پردازد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
آذر (زندانی ابد به جرم قاچاق مواد مخدر) که شوهرش نیز قبلاً اعدام شده، با خبر می شود که نگین دختر نوجوانش از خانه فرار کرده است. او از ندا، دختر جوانی که قبلاً به دليلاعتیاد زندانی بوده و حالا زندگی روی هم رفته خوبی دارد و در شرف ازدواج با جوانی به نام رامین است، به دلیل روابط انسانی که بین آنها در زندان به وجود آمد، برای نجات دخترش نگین درخواست کمک می کند. آذر که به شدت نگران و دلواپس است، با خودزنی ، ابتدا به درمانگاه میرود و سپس از آنجا می گریزد و همراه ندا به جست و جوی نگین می پردازند.آذر و ندا، ابتدا به محل زندگی لاله ، دوست خلاف کار نگین می روند، لاله در آغاز حاضر به کمک به آنها نیست اما نهایتا با آنها همراه میشود و آذر و ندا به مکانهای مختلفی از جمله پیش زنی به نام طلاسیاه می برد، زنی که موجب فروخته شدن نگین به گروه قاچاق دختران فراری به کشورهای خلیج فارس است.ردگیری آذر و ندا آنها را به این نتیجه می رساند که نگین قرار است همراه با چند دختر دیگر با پاسپورت های قلابی که برایشان تهیه شده به یک کشور عربی بروند. آنها در فرودگاه، به پنج زن با جامه های عربی و روبنده و مرد عرب همراه ایشان شکك می کنند. آذردخترش نگین را میان این جمع می بیند و طی درگیری با مرد قاچاقچی به او شلیک میکند. پلیس که به صحنه حادثه رسیده است، آذر را هدف گلوله قرار می دهد، آذر، دخترش نگین را به ندا می سپارد و می میمیرد.نگین تاوان بی توجهی اش را با مرگ مادرش می پردازد.