گرانمایه، ارباب روستا، پیرمرد مهربانی است که در انتظار آمدن مهندس کامران به روستا است. با آمدن مهندس و تا آماده شدن ساختمان خانه اش او در خانه
... کدخدا ساکن می شود. نرگس دختر کدخدا، به مهندس کامران علاقمند می شود؛ اما مهندس به تدریج به ناهید، دختر گرانمایه، دل می بازد. وقتی ناهید میزان علاقه ی نرگس را به کامران می بیند و نرگس با فداکاری او را از فرو رفتن در باتلاق نجات می دهد نرگس وانمود می کند از کامران دلسر شده و موافق ازدواج با او نیست. کامران بر پیشنهاد خود پافشاری می کند، تا این که روزی نرگس خود را جلو یک گاری می اندازد که در مسیر کامران قرار گرفته است، و جان او را نجات می دهد. کامران بالای سر نرگس، در بستر بیماری، می رود و به او پیشنهاد ازدواج می دهد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
گرانمایه، ارباب روستا، پیرمرد مهربانی است که در انتظار آمدن مهندس کامران به روستا است. با آمدن مهندس و تا آماده شدن ساختمان خانه اش او در خانه کدخدا ساکن می شود. نرگس دختر کدخدا، به مهندس کامران علاقمند می شود؛ اما مهندس به تدریج به ناهید، دختر گرانمایه، دل می بازد. وقتی ناهید میزان علاقه ی نرگس را به کامران می بیند و نرگس با فداکاری او را از فرو رفتن در باتلاق نجات می دهد نرگس وانمود می کند از کامران دلسر شده و موافق ازدواج با او نیست. کامران بر پیشنهاد خود پافشاری می کند، تا این که روزی نرگس خود را جلو یک گاری می اندازد که در مسیر کامران قرار گرفته است، و جان او را نجات می دهد. کامران بالای سر نرگس، در بستر بیماری، می رود و به او پیشنهاد ازدواج می دهد.