پرنیان، دختر جوان و متمولی است که برای ادامه زندگی اش نیاز به پیوند قلبی دارد. افسردگی او به همین جهت سبب بروز ناراحتی بین او و نامزدش شده است.
... دکتر روانشناس پرنیان، به توصیه یکی از آشنایان پرنیان، وانمود میکند که او را دوست دارد، اما رفته رفته واقعاً به پرنیان علاقمند می شود. بعداً برای این که پرنیان در شرایط مساعدی قرار گیرد، او را به شمال می برد و ترتیبی فراهم می کند تا برای مدتی در آنجا زندگی کند. از سوی دیگر، نامور ستاره ورزش و سینما، به دلیل ابتلا به سرطان خون، امید چندانی به ادامه زندگی ندارد، اما نمی خواهد، مفلوک و پژمرده از دنیا برود و از دکتر می خواهد تا به طریقی او را از زندگی خلاص کند. اما دکتر از این امر خودداری می کند. امّا وقتی حال پرنیان رو به وخامت می گذارد، دکتر به این شرط با خواسته نامور موافقت میکند که او در نامه ای قلبش را به پرنیان اهدا کند.نامور می پذیرد، قلب نامور، به دلیل تزریق بیش از حد، از کار می افتد و این تدبیر دکتر برای نجات پرنیان مؤثر نمی افتد. او بعداً برای دیدن پرنیان راهی شمال میشود، امّا در راه دچار حادثه شده و می میرد.در همین حال یکی از دوستان پرنیان، که در زمان اقامتش در شمال باهم آشنا و دوست شده بودند ، به هنگام زایمان از دنیا می رود و پرنیان تصمیم میگیرد تا فرزند او را بزرگ کند.سالها بعد.پرنیان هنوز در انتظار عمل پیوند قلب است.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
پرنیان، دختر جوان و متمولی است که برای ادامه زندگی اش نیاز به پیوند قلبی دارد. افسردگی او به همین جهت سبب بروز ناراحتی بین او و نامزدش شده است. دکتر روانشناس پرنیان، به توصیه یکی از آشنایان پرنیان، وانمود میکند که او را دوست دارد، اما رفته رفته واقعاً به پرنیان علاقمند می شود. بعداً برای این که پرنیان در شرایط مساعدی قرار گیرد، او را به شمال می برد و ترتیبی فراهم می کند تا برای مدتی در آنجا زندگی کند. از سوی دیگر، نامور ستاره ورزش و سینما، به دلیل ابتلا به سرطان خون، امید چندانی به ادامه زندگی ندارد، اما نمی خواهد، مفلوک و پژمرده از دنیا برود و از دکتر می خواهد تا به طریقی او را از زندگی خلاص کند. اما دکتر از این امر خودداری می کند. امّا وقتی حال پرنیان رو به وخامت می گذارد، دکتر به این شرط با خواسته نامور موافقت میکند که او در نامه ای قلبش را به پرنیان اهدا کند.نامور می پذیرد، قلب نامور، به دلیل تزریق بیش از حد، از کار می افتد و این تدبیر دکتر برای نجات پرنیان مؤثر نمی افتد. او بعداً برای دیدن پرنیان راهی شمال میشود، امّا در راه دچار حادثه شده و می میرد.در همین حال یکی از دوستان پرنیان، که در زمان اقامتش در شمال باهم آشنا و دوست شده بودند ، به هنگام زایمان از دنیا می رود و پرنیان تصمیم میگیرد تا فرزند او را بزرگ کند.سالها بعد.پرنیان هنوز در انتظار عمل پیوند قلب است.