سحر وقتی نمیتواند موافقت پدرش را برای ازدواج با کیان، علیرغم پیگیری های مستمر، به دست آورد، با کیان به شمال فرارمیکند. سحر و کیان در اتوبوسی که
... آنها را به شمال میبرد با پیرمردی به نام فیضی، و همسرش آشنا می شوند که مدعی اند از خانه سالمندان گریخته اند. فیضی و همسرش، در بازرسی های بین راه به کمک سحر و کیان می آیند تا مأموران در مورد ایشان دچار سوء ظن نشوند. وقتی همسر پیرمرد حالش بد می شود، اتوبوس برای معالجه او برابر درمانگاهی بین راه توقف میکند، سحر و کیان که مورد بدگمانی قرار گرفته اند، چاره ای نمی بینند جز اینکه فرارشان را با وسیله نقلیه دیگری ادامه دهند... سرانجام وقتی سحر و کیان، به مقصد، خانه خواهر کیان در بندر انزلی می رسند، پدر و مادر سحر را در آنجا می بینند، سحر حاضر به بازگشت نیست و پدرش هم چاره ای جز دست برداشتن از مخالفت ها و موافقت با ازدواج آن دو ندارد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
سحر وقتی نمیتواند موافقت پدرش را برای ازدواج با کیان، علیرغم پیگیری های مستمر، به دست آورد، با کیان به شمال فرارمیکند. سحر و کیان در اتوبوسی که آنها را به شمال میبرد با پیرمردی به نام فیضی، و همسرش آشنا می شوند که مدعی اند از خانه سالمندان گریخته اند. فیضی و همسرش، در بازرسی های بین راه به کمک سحر و کیان می آیند تا مأموران در مورد ایشان دچار سوء ظن نشوند. وقتی همسر پیرمرد حالش بد می شود، اتوبوس برای معالجه او برابر درمانگاهی بین راه توقف میکند، سحر و کیان که مورد بدگمانی قرار گرفته اند، چاره ای نمی بینند جز اینکه فرارشان را با وسیله نقلیه دیگری ادامه دهند... سرانجام وقتی سحر و کیان، به مقصد، خانه خواهر کیان در بندر انزلی می رسند، پدر و مادر سحر را در آنجا می بینند، سحر حاضر به بازگشت نیست و پدرش هم چاره ای جز دست برداشتن از مخالفت ها و موافقت با ازدواج آن دو ندارد.