همه به كاكامصطفی (ناصر ملك مطیعی)، علم كش و معتمد محل، احترام می گذارند. او درصدد است كه كریم (فرامرز قریبیان)، مرید خود، را به عنوان علم كش معرفی
... كند. برادران بی بی حسن برادر رحمان (حسین گیل) را به قتل می رسانند و هفت نفر آنها به زندان می افتند. برادران بی بی حسن خواهرشان سوری (فرزانه تأییدی) را به كاكا مصطفی می سپارند. رحمان به زادگاهش شیراز باز می گردد، و وانمود می كند كه كینه ای از برادران بی بی حسن به دل ندارد. رحمان از سوری، كه در خانه ی كاكامصطفی ساكن است، هتك حیثیت می كند، و دختر به خانه ای عمومی پناه می برد. عباس (محسن آراسته) شایع می كند كه كریم سوری را بی سیرت كرده، و كاكا مصطفی كه به كریم ایمان دارد خود را به عنوان متجاوز معرفی می كند. فقط كریم و مادر كاكا مصطفی (نادره) یقین دارند كه كاكامصطفی به مصلحت خود را بدنام كرده است. رحمان در مرافعه ای به كار خود اعتراف می كند و در امام زاده از كاكامصطفی قول می گیرد كه راز او را محفوظ نگه دارد. كاكامصطفی سوری را می یابد و به خانه می برد. برادران بی بی حسن از زندان آزاد می شوند و كاكامصطفی را به ضربه ی چاقو مضروب می كنند. رحمان سر می رسد و حقیقت را فاش می كند، و بر نجابت و امانت داری كاكامصطفی شهادت می دهد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
همه به كاكامصطفی (ناصر ملك مطیعی)، علم كش و معتمد محل، احترام می گذارند. او درصدد است كه كریم (فرامرز قریبیان)، مرید خود، را به عنوان علم كش معرفی كند. برادران بی بی حسن برادر رحمان (حسین گیل) را به قتل می رسانند و هفت نفر آنها به زندان می افتند. برادران بی بی حسن خواهرشان سوری (فرزانه تأییدی) را به كاكا مصطفی می سپارند. رحمان به زادگاهش شیراز باز می گردد، و وانمود می كند كه كینه ای از برادران بی بی حسن به دل ندارد. رحمان از سوری، كه در خانه ی كاكامصطفی ساكن است، هتك حیثیت می كند، و دختر به خانه ای عمومی پناه می برد. عباس (محسن آراسته) شایع می كند كه كریم سوری را بی سیرت كرده، و كاكا مصطفی كه به كریم ایمان دارد خود را به عنوان متجاوز معرفی می كند. فقط كریم و مادر كاكا مصطفی (نادره) یقین دارند كه كاكامصطفی به مصلحت خود را بدنام كرده است. رحمان در مرافعه ای به كار خود اعتراف می كند و در امام زاده از كاكامصطفی قول می گیرد كه راز او را محفوظ نگه دارد. كاكامصطفی سوری را می یابد و به خانه می برد. برادران بی بی حسن از زندان آزاد می شوند و كاكامصطفی را به ضربه ی چاقو مضروب می كنند. رحمان سر می رسد و حقیقت را فاش می كند، و بر نجابت و امانت داری كاكامصطفی شهادت می دهد.