سام و عبدالله دو دوست دیرینه اند که در باشگاه ورزشی رزمی فعال اند. بعد از اینکه عبدالله در مسابقات استانی، مقام نخست را کسب میکند، در مراسم
... استقبال و تجلیلی در باشگاه سام، به او یک چاقوی دسته صدفی هدیه میدهد. امیر عکاس جوان باشگاه، از تمامی مراسم و همچنین اهدای چاقو عکس میگیرد.سام خواهر عبدالله، نرگس را مدتهاست دوست دارد أما جرأت در میان گذاردن عشقش را به دوستش عبدالله ندارد. تا این که یک روز عبدالله امیر را روی پشت بامشان در حال دید زدن نرگس غافلگیر می کند و او را به شدت تنبیه میکند. امیر که از کتک خوردنش به شدت آزرده شده با طعنه به عبدالله میفهماند که مراقب خواهرش با سام باشد.سام از والدینش میخواهد تا به خواستگاری نرگس بروند. امّا پدر سام حاضر به این کار نیست.سام نیز از خانه قهرمی کند و در باشگاه وقتی با عبدالله خشمگین روبرو می شود، بینشان درگیری به وجود می آید.کمی بعد عبدالله که به شدت از حرکات خود شرمنده و ناراحت شده با چاقویی که سام به او داده خودزنی کرده و خود را میکشد. بدین ترتیب سام به جرم درگیری، انتقام و قتل او به زندان و سرانجام به اعدام محکوم می شود. امیر به خواستگاری نرگس می رود و پدر نرگس، دخترش را مجبور میکند تا با امیر ازدواج کند. امیر به شاگردش در عکاسی، سفارش عکسی از عبدالله را میدهد تا در سفره عقد بگذارد. در مراسم عقد، قاب عکس عبدالله افتاده و میشکند. در این هنگام نرگس متوجه میشود که پایین عکس، قسمتی که زیر قاب بوده، تصویر چاقویی مشخص است در حالی که امیر در دادگاه، گرفتن عکس از سام و عبدالله و چاقو دسته صادفی را انکار و وانمود کرده بود که چاقو متعلق به سام بوده است.جنجالی در مراسم عروسی در میگیرد، پدر نرگس دچار سکته مغزی می شود. اما پس از بهبود، زمانی که قرار است سام را اعدام کنند، در محل حاضر شده و واقعیت را فاش می کند.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
سام و عبدالله دو دوست دیرینه اند که در باشگاه ورزشی رزمی فعال اند. بعد از اینکه عبدالله در مسابقات استانی، مقام نخست را کسب میکند، در مراسم استقبال و تجلیلی در باشگاه سام، به او یک چاقوی دسته صدفی هدیه میدهد. امیر عکاس جوان باشگاه، از تمامی مراسم و همچنین اهدای چاقو عکس میگیرد.سام خواهر عبدالله، نرگس را مدتهاست دوست دارد أما جرأت در میان گذاردن عشقش را به دوستش عبدالله ندارد. تا این که یک روز عبدالله امیر را روی پشت بامشان در حال دید زدن نرگس غافلگیر می کند و او را به شدت تنبیه میکند. امیر که از کتک خوردنش به شدت آزرده شده با طعنه به عبدالله میفهماند که مراقب خواهرش با سام باشد.سام از والدینش میخواهد تا به خواستگاری نرگس بروند. امّا پدر سام حاضر به این کار نیست.سام نیز از خانه قهرمی کند و در باشگاه وقتی با عبدالله خشمگین روبرو می شود، بینشان درگیری به وجود می آید.کمی بعد عبدالله که به شدت از حرکات خود شرمنده و ناراحت شده با چاقویی که سام به او داده خودزنی کرده و خود را میکشد. بدین ترتیب سام به جرم درگیری، انتقام و قتل او به زندان و سرانجام به اعدام محکوم می شود. امیر به خواستگاری نرگس می رود و پدر نرگس، دخترش را مجبور میکند تا با امیر ازدواج کند. امیر به شاگردش در عکاسی، سفارش عکسی از عبدالله را میدهد تا در سفره عقد بگذارد. در مراسم عقد، قاب عکس عبدالله افتاده و میشکند. در این هنگام نرگس متوجه میشود که پایین عکس، قسمتی که زیر قاب بوده، تصویر چاقویی مشخص است در حالی که امیر در دادگاه، گرفتن عکس از سام و عبدالله و چاقو دسته صادفی را انکار و وانمود کرده بود که چاقو متعلق به سام بوده است.جنجالی در مراسم عروسی در میگیرد، پدر نرگس دچار سکته مغزی می شود. اما پس از بهبود، زمانی که قرار است سام را اعدام کنند، در محل حاضر شده و واقعیت را فاش می کند.