آموزگاری به نام آقای خاوری (پرویز صیاد) در خانه ی وسواس الدوله (صادق بهرامی) ساکن است. او به زری (زری خوشکام)، دختر وسواس الدوله، دل می بندد؛ اما
... قبل از خواستگاری مرد نظربازی موسوم به «دون ژوان» (نوذر آزادی) زری را اغفال و با او ازدواج می کند. زری پس از چندی شوهر نااهل را از خانه می راند، و خاوری که کماکان در آرزوی ازدواج با زری است تصمیم به خواستگاری می گیرد؛ اما قبل از او استاد علی بنا (رضا کرم رضائی) به خواستگاری زری می آید و با او وصلت می کند، و زندگی مشترک آن دو نیز با مرگ قریب الوقوع معمار از هم می پاشد. خاوری بار دیگر خود را برای خواستگاری از زری آماده می کند، اما جواد آقای راننده (عنایت بخشی) پیش دستی می کند و خاوری از ازدواج با زری محروم می ماند. جوادآقا به محبس می افتد و زری از خاوری تقاضا می کند که برای گرفتن طلاق غیابی او اقدام کند. وقتی خاوری، پس از دوندگی زیاد، موفق می شود، زری بر اثر معاشرت با معلم آواز مافنگی (جهانگیر فروهر) به خوانندگی تشویق می شود و از ازدواج با خاوری طفره می رود، تا این که سال ها بعد که هر دو پیر و شکسته شده اند خاوری زری را در بستر مرگ، در بیمارستان، به عقد خود درمی آورد و زری لحظه ای بعد جان می سپارد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
آموزگاری به نام آقای خاوری (پرویز صیاد) در خانه ی وسواس الدوله (صادق بهرامی) ساکن است. او به زری (زری خوشکام)، دختر وسواس الدوله، دل می بندد؛ اما قبل از خواستگاری مرد نظربازی موسوم به «دون ژوان» (نوذر آزادی) زری را اغفال و با او ازدواج می کند. زری پس از چندی شوهر نااهل را از خانه می راند، و خاوری که کماکان در آرزوی ازدواج با زری است تصمیم به خواستگاری می گیرد؛ اما قبل از او استاد علی بنا (رضا کرم رضائی) به خواستگاری زری می آید و با او وصلت می کند، و زندگی مشترک آن دو نیز با مرگ قریب الوقوع معمار از هم می پاشد. خاوری بار دیگر خود را برای خواستگاری از زری آماده می کند، اما جواد آقای راننده (عنایت بخشی) پیش دستی می کند و خاوری از ازدواج با زری محروم می ماند. جوادآقا به محبس می افتد و زری از خاوری تقاضا می کند که برای گرفتن طلاق غیابی او اقدام کند. وقتی خاوری، پس از دوندگی زیاد، موفق می شود، زری بر اثر معاشرت با معلم آواز مافنگی (جهانگیر فروهر) به خوانندگی تشویق می شود و از ازدواج با خاوری طفره می رود، تا این که سال ها بعد که هر دو پیر و شکسته شده اند خاوری زری را در بستر مرگ، در بیمارستان، به عقد خود درمی آورد و زری لحظه ای بعد جان می سپارد.