مینا بازیگر تیأتراست، او ضمن اینکه در حال نوشتن پایان نامه تحصیلی اش است به هرجا و هر آشنایی که ممکن است بتواند پولی را به امانت در اختیارش
... بگذارند، مراجعه می کند تا با جمع آوری مبلغ مورد درخواست شاکی پدرش، بتواند رضایت نامه او را گرفته و پدرش را از زندان آزاد کند. اما دختر ولگردی به نام رامک پولی را که تا آن زمان او جمع آوری کرده، با کیفش میدزدد.مینا تصمیم می گیرد تا به هر ترتیب، پول هایش را پیدا کند، رد رامک را از طریق یک آموزشگاه موسیقی به دست آورده و او را پیدا میکند. مینا و رامک هردو از زندگی خود میگویند؛ مینا میفهمد که والدین رامک از هم جدا شده اند و او هیچ ماوایی ندارد.رامک هم وقتی به وضعیت مینا آگاه می شود محل پول ها را به او اطلاع می دهد و میگوید که پول ها نزد پسری موس,م به دم اسبی است و مغازه او را نیز نشانش میدهد.مینا به سراغ دم اسبی میرود و پس از تهدید او کیف و پول هایش را پس میگیرد.مینا بعداً تلاش میکند تا رامک را به زندگی و آینده امیدوار کند، امّا درمی یابد که نصیحت های او هیچ فایده ای ندارد و کمی بعد متوجه میشود که رامک خودکشی کرده است. مینا او را به بیمارستان میرساند و نهایتاً تمام پول هایش را برای مداوا و عمل جراحی او به حسابداری بیمارستان میدهد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
مینا بازیگر تیأتراست، او ضمن اینکه در حال نوشتن پایان نامه تحصیلی اش است به هرجا و هر آشنایی که ممکن است بتواند پولی را به امانت در اختیارش بگذارند، مراجعه می کند تا با جمع آوری مبلغ مورد درخواست شاکی پدرش، بتواند رضایت نامه او را گرفته و پدرش را از زندان آزاد کند. اما دختر ولگردی به نام رامک پولی را که تا آن زمان او جمع آوری کرده، با کیفش میدزدد.مینا تصمیم می گیرد تا به هر ترتیب، پول هایش را پیدا کند، رد رامک را از طریق یک آموزشگاه موسیقی به دست آورده و او را پیدا میکند. مینا و رامک هردو از زندگی خود میگویند؛ مینا میفهمد که والدین رامک از هم جدا شده اند و او هیچ ماوایی ندارد.رامک هم وقتی به وضعیت مینا آگاه می شود محل پول ها را به او اطلاع می دهد و میگوید که پول ها نزد پسری موس,م به دم اسبی است و مغازه او را نیز نشانش میدهد.مینا به سراغ دم اسبی میرود و پس از تهدید او کیف و پول هایش را پس میگیرد.مینا بعداً تلاش میکند تا رامک را به زندگی و آینده امیدوار کند، امّا درمی یابد که نصیحت های او هیچ فایده ای ندارد و کمی بعد متوجه میشود که رامک خودکشی کرده است. مینا او را به بیمارستان میرساند و نهایتاً تمام پول هایش را برای مداوا و عمل جراحی او به حسابداری بیمارستان میدهد.