داستان در جایی، در افغانستان جنگزده اتفاق میافتد و درباره زن جوانی است که در اتاقی مخروبه مراقب شوهر بیمارش است. او به دلیل اصابت گلوله به
... گردن به حالت نباتی کاهش یافته و دوستان و حتی برادرانش او را رها کرده اند. یک روز زن تصمیم می گیرد حقیقت را به شوهر ساکتش بگوید و احساسات خود را در مورد رابطه آنها برای او توضیح دهد. او از کودکیاش، رنجها، ناامیدیهایش، تنهاییهایش، رویاهایش، آرزوهایش میگوید. او چیزهایی می گوید که قبلا هرگز نمی توانست بگوید، حتی با وجود اینکه آنها 10 سال است که ازدواج کرده اند. شوهر فلج ناخودآگاه به سنگ صبور او تبدیل می شود و تمام رنج ها و افکار سرکوب شده پنهانی او را به خود جذب می کند
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
داستان در جایی، در افغانستان جنگزده اتفاق میافتد و درباره زن جوانی است که در اتاقی مخروبه مراقب شوهر بیمارش است. او به دلیل اصابت گلوله به گردن به حالت نباتی کاهش یافته و دوستان و حتی برادرانش او را رها کرده اند. یک روز زن تصمیم می گیرد حقیقت را به شوهر ساکتش بگوید و احساسات خود را در مورد رابطه آنها برای او توضیح دهد. او از کودکیاش، رنجها، ناامیدیهایش، تنهاییهایش، رویاهایش، آرزوهایش میگوید. او چیزهایی می گوید که قبلا هرگز نمی توانست بگوید، حتی با وجود اینکه آنها 10 سال است که ازدواج کرده اند. شوهر فلج ناخودآگاه به سنگ صبور او تبدیل می شود و تمام رنج ها و افکار سرکوب شده پنهانی او را به خود جذب می کند