زن جوانی به نام فرشته كه در جستجوی پیدا كردن شغل مناسبی است، با راهنمایی های دختر خاله اش، مگی برای مصاحبه به یك شركت خصوصی می رود و در آنجا به
... شكلی غیرمنتظره با پیشنهاد ازدواج خسرو خسروی رییس متمول و عاشق پیشه شركت، روبرو می شود. فرشته چند سال پیشتر یك بار ازدواج كرده و همسرش در همان روزهای آغاز زندگی مشتركشان بر اثر تصادف كشته شده است. ثروت چشم گیر خسرو، فرشته و خانواده اش را كه وضع مالی چندان مساعدی ندارند. مجاب می كند، این تقاضا را بپذیرند و این ازدواج شكل می گیرد. اما با كنجكاوی های مگی كه به خسرو شك كرده، چهره واقعی او و ماهیت شركتش افشا می شود. خسرو كه یك خلافكار با سابقه و هفت خط است با تغییر نام و چهره، دو شركت خصوصی مشابه راه انداخته و در زمان های مرخصی اش از زندان خلاف كاری هایش را مدیریت می كند. او با دادن وعده های واهی به مراجعه كنندگان شركت اول كه حالا فرشته پس از ازدواج با خسرو، مدیرعاملش شده سیم كارت هایشان را می گیرد و با قیمتی نازل به گروهی دیگر از متقاضیان در شركت دوم می فروشد و از این راه سود بسیاری به جیب می زند. در شركت دوم، زنی به نام شیرین هست كه او هم موقعیتی مشابه فرشته دارد و فریب خورده است. مگی و فرشته و شیرین، پول های مراجعه كنندگان اغفال شده را به جای امن منتقل می كنند و پدر مگی كه یك نظامی بازنشسته است، با اطلاع رسانی به موقع به پلیس، موجب دستگیری خسرو و وردستش عزت می شود. در پایان خانواده فرشته به همراه شیرین و با همكاری هم، پیتزافروشی به راه می اندازند.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
Mohammad Hossein Zavvar Ka'beh محمد حسین زوار کعبه
Meisam Mirzaei میثم میرزایی
خلاصه داستان
درباره عروسک
زن جوانی به نام فرشته كه در جستجوی پیدا كردن شغل مناسبی است، با راهنمایی های دختر خاله اش، مگی برای مصاحبه به یك شركت خصوصی می رود و در آنجا به شكلی غیرمنتظره با پیشنهاد ازدواج خسرو خسروی رییس متمول و عاشق پیشه شركت، روبرو می شود. فرشته چند سال پیشتر یك بار ازدواج كرده و همسرش در همان روزهای آغاز زندگی مشتركشان بر اثر تصادف كشته شده است. ثروت چشم گیر خسرو، فرشته و خانواده اش را كه وضع مالی چندان مساعدی ندارند. مجاب می كند، این تقاضا را بپذیرند و این ازدواج شكل می گیرد. اما با كنجكاوی های مگی كه به خسرو شك كرده، چهره واقعی او و ماهیت شركتش افشا می شود. خسرو كه یك خلافكار با سابقه و هفت خط است با تغییر نام و چهره، دو شركت خصوصی مشابه راه انداخته و در زمان های مرخصی اش از زندان خلاف كاری هایش را مدیریت می كند. او با دادن وعده های واهی به مراجعه كنندگان شركت اول كه حالا فرشته پس از ازدواج با خسرو، مدیرعاملش شده سیم كارت هایشان را می گیرد و با قیمتی نازل به گروهی دیگر از متقاضیان در شركت دوم می فروشد و از این راه سود بسیاری به جیب می زند. در شركت دوم، زنی به نام شیرین هست كه او هم موقعیتی مشابه فرشته دارد و فریب خورده است. مگی و فرشته و شیرین، پول های مراجعه كنندگان اغفال شده را به جای امن منتقل می كنند و پدر مگی كه یك نظامی بازنشسته است، با اطلاع رسانی به موقع به پلیس، موجب دستگیری خسرو و وردستش عزت می شود. در پایان خانواده فرشته به همراه شیرین و با همكاری هم، پیتزافروشی به راه می اندازند.