علی و جلیل رحمت طلب والدین خود را در حادثه ای از دست می دهند و تنها می مانند. علی با قطعه عکسی از خود و برادرش جلیل را ترک می کند. جلیل با مردی به
... شهر می رود و عکسی مشابه از عکاس خانه تحویل می گیرد. سال ها می گذرد و آن دو بزرگ می شوند. علی (منوچهر وثوق) و پدر خوانده اش، که راننده است، با دختری به نام فریده (شورانگیز طباطبائی) و برادر کوچکش محمد (فرید فرهادپور)، که از دست زن پدرش اکرم (پروین ملکوتی) گریخته است، آشنا می شوند. محمد بیماری قلبی دارد، و فریده و او در خانه ی دایی شان محمد (روح الله مفیدی) ساکن می شوند. دایی از حضور آن دو در خانه اش ناخرسند است، تا این که در روزنامه ها اعلانی منتشر می شود حاکی از این که فریده وارث ثروت هنگفتی شده است. جلیل، (بهمن مفید) که صاحب شرکتی است، فریده را از طریق عکس اش می شناسد و او را که جویای کار است به استخدام درمی آورد، و به او قول ازدواج می دهد. اکرم از خبر ارث فریده مطلع می شود و به تهران می رود. همه به جز علی چشم به ثروت فریده دارند. فریده به خواستگارهایش شک می برد، تا این که محمد اعلام می کند که ماجرای اعلان منتشر شده در روزنامه ساختگی بوده تا از شر فریده و برادرش خلاص شود. مراسم ازدواج جلیل و فریده به هم می خورد، و علی او را خواستگاری می کند، و جلیل با دیدن عکسش در اتاق علی درمی یابد که آن دو برادرند. جلیل به عنوان هدیه ی ازدواج یک خانه ی مجلل به آنها می دهد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
علی و جلیل رحمت طلب والدین خود را در حادثه ای از دست می دهند و تنها می مانند. علی با قطعه عکسی از خود و برادرش جلیل را ترک می کند. جلیل با مردی به شهر می رود و عکسی مشابه از عکاس خانه تحویل می گیرد. سال ها می گذرد و آن دو بزرگ می شوند. علی (منوچهر وثوق) و پدر خوانده اش، که راننده است، با دختری به نام فریده (شورانگیز طباطبائی) و برادر کوچکش محمد (فرید فرهادپور)، که از دست زن پدرش اکرم (پروین ملکوتی) گریخته است، آشنا می شوند. محمد بیماری قلبی دارد، و فریده و او در خانه ی دایی شان محمد (روح الله مفیدی) ساکن می شوند. دایی از حضور آن دو در خانه اش ناخرسند است، تا این که در روزنامه ها اعلانی منتشر می شود حاکی از این که فریده وارث ثروت هنگفتی شده است. جلیل، (بهمن مفید) که صاحب شرکتی است، فریده را از طریق عکس اش می شناسد و او را که جویای کار است به استخدام درمی آورد، و به او قول ازدواج می دهد. اکرم از خبر ارث فریده مطلع می شود و به تهران می رود. همه به جز علی چشم به ثروت فریده دارند. فریده به خواستگارهایش شک می برد، تا این که محمد اعلام می کند که ماجرای اعلان منتشر شده در روزنامه ساختگی بوده تا از شر فریده و برادرش خلاص شود. مراسم ازدواج جلیل و فریده به هم می خورد، و علی او را خواستگاری می کند، و جلیل با دیدن عکسش در اتاق علی درمی یابد که آن دو برادرند. جلیل به عنوان هدیه ی ازدواج یک خانه ی مجلل به آنها می دهد.