آرمان سیرتی، مدیر یک آژانش مسافرتی، که در پی مشکلات مالی که گریبان گیرش شده، قصد خروج از مملکت را دارد، اما یک شب قبل از سفر، در یک تصادف
... ناگهانی با دختر گلفروشی به نام برکت، همه برنامه هایش بهم میریزد.آرمان، دختر را به بیمارستان رسانده و خود تحت بازداشت قرار میگیرد. روز بعد برکت که به نظر میرسد حافظه اش را از دست داده، به هوش می آید و آرمان به قید وثیقه آزاد می شود، او برای خروج از مملکت باید رضایت برکت را تحصیل کند. آرمان، برکت را به خانه خواهرش می برد و عکس برکت را در روزنامه ها آگهی میکند، فردی با آرمان تماس میگیرد و اعلام می کند که قبلاً با این دختر تصادف کرده است. به زودی مشخص می شود که ایجاد شرایط تصادف از شگردهای دختر و هم دستش است که بعداً با نام کمال پیدایش می شود. آرمان سعی می کند با پرداخت مبلغی رضایت برکت را بگیرد، امّا او مبلغ بسیار بیشتری می خواهد که پرداختش برای آرمان که همه سرمایه اش را قبلاً به خارج منتقل کرده، غیرممکن است.کمال که دلباخته برکت است متوجه می شود، بین آرمان و برکت علاقه ای به وجود آمده است، تصور میکند که نارو خورده، پس مبلغی را با تهدید از آرمان میگیرد و ترتیبی فراهم می آورد تا برکت به عنوان همسر آرمان دستگیر شود. آرمان فارغ از تصمیم های گذشته اش، برای نجات برکت از زندان، خودش را به قانون معرفی میکند.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
آرمان سیرتی، مدیر یک آژانش مسافرتی، که در پی مشکلات مالی که گریبان گیرش شده، قصد خروج از مملکت را دارد، اما یک شب قبل از سفر، در یک تصادف ناگهانی با دختر گلفروشی به نام برکت، همه برنامه هایش بهم میریزد.آرمان، دختر را به بیمارستان رسانده و خود تحت بازداشت قرار میگیرد. روز بعد برکت که به نظر میرسد حافظه اش را از دست داده، به هوش می آید و آرمان به قید وثیقه آزاد می شود، او برای خروج از مملکت باید رضایت برکت را تحصیل کند. آرمان، برکت را به خانه خواهرش می برد و عکس برکت را در روزنامه ها آگهی میکند، فردی با آرمان تماس میگیرد و اعلام می کند که قبلاً با این دختر تصادف کرده است. به زودی مشخص می شود که ایجاد شرایط تصادف از شگردهای دختر و هم دستش است که بعداً با نام کمال پیدایش می شود. آرمان سعی می کند با پرداخت مبلغی رضایت برکت را بگیرد، امّا او مبلغ بسیار بیشتری می خواهد که پرداختش برای آرمان که همه سرمایه اش را قبلاً به خارج منتقل کرده، غیرممکن است.کمال که دلباخته برکت است متوجه می شود، بین آرمان و برکت علاقه ای به وجود آمده است، تصور میکند که نارو خورده، پس مبلغی را با تهدید از آرمان میگیرد و ترتیبی فراهم می آورد تا برکت به عنوان همسر آرمان دستگیر شود. آرمان فارغ از تصمیم های گذشته اش، برای نجات برکت از زندان، خودش را به قانون معرفی میکند.