قاسم معروف به «قاسم سیاه» یک ولگرد خیابانی است که مادرش کلفتی یک خانهٔ اعیانی را میکند و از وضعیت پسرش به شدت ناراضی است. قاسم در جریان یکی از
... پرسهزنیهایش با زنی خارجی روبرو میشود که آخرین ساعتهای حضورش در ایران را میگذارند. این دو که زبان همدیگر را نمیفهمند، راهپیمایی بیپایانی را شروع میکنند. قاسم دنبال پیداکردن جایی برای خلوت کردن با این دوست تازهاست، اما تلاشهای او ثمری ندارد. دوستاش هم نمیتواند کمکی به او بکند چون پدرش در خانهاست. قاسم نمیتواند بفهمد که محل اسکان قبلی زن کجا بوده. وقتی به مادرش سر میزند، با واکنش عصبی او مواجه میشود و در حالی که کاملاً مستأصل شده، با دو جوان روبرو میشود که پسرهای خانوادهای هستند که مادرش در آنجا کلفتی میکند. این دو موافقت میکنند که مکانی را در اختیار قاسم و دوستاش بگذارند. پس از ورود به خانه، آنها پیشدستی میکنند و وقتی قاسم اعتراض میکند، او را به باد کتک میگیرند و پس از کامیابشدن، هر دو را ول میکنند. قاسم و دوستاش به زیر یک کامیون پناه میبرند، اما بعد از مدت کوتاهی کامیون حرکت میکند و پلیس قاسم را جلب میکند؛ آنها قاسم را به زندان و زن را به فرودگاه میبرند.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
قاسم معروف به «قاسم سیاه» یک ولگرد خیابانی است که مادرش کلفتی یک خانهٔ اعیانی را میکند و از وضعیت پسرش به شدت ناراضی است. قاسم در جریان یکی از پرسهزنیهایش با زنی خارجی روبرو میشود که آخرین ساعتهای حضورش در ایران را میگذارند. این دو که زبان همدیگر را نمیفهمند، راهپیمایی بیپایانی را شروع میکنند. قاسم دنبال پیداکردن جایی برای خلوت کردن با این دوست تازهاست، اما تلاشهای او ثمری ندارد. دوستاش هم نمیتواند کمکی به او بکند چون پدرش در خانهاست. قاسم نمیتواند بفهمد که محل اسکان قبلی زن کجا بوده. وقتی به مادرش سر میزند، با واکنش عصبی او مواجه میشود و در حالی که کاملاً مستأصل شده، با دو جوان روبرو میشود که پسرهای خانوادهای هستند که مادرش در آنجا کلفتی میکند. این دو موافقت میکنند که مکانی را در اختیار قاسم و دوستاش بگذارند. پس از ورود به خانه، آنها پیشدستی میکنند و وقتی قاسم اعتراض میکند، او را به باد کتک میگیرند و پس از کامیابشدن، هر دو را ول میکنند. قاسم و دوستاش به زیر یک کامیون پناه میبرند، اما بعد از مدت کوتاهی کامیون حرکت میکند و پلیس قاسم را جلب میکند؛ آنها قاسم را به زندان و زن را به فرودگاه میبرند.