داود نوازنده و خواننده جوانی است که همراه همسرش مژگان و فرزند خردسالش زندگی ساده ای دارند. صاحبخانه آنها به صدای موسیقی آنها اعتراض دارد و به
... همین دلیل داود درصدد تغییر محل سکونت بر آمده و از صاحبخانه مهلت میخواهد. اما صاحبخانه به هیچ ترتیبی صبر نمی کند و حکم تخلیه خانه را میگیرد و در برابر اعتراض مژگان، آنها را مطرب و ناسالم می خواند و همین موجب درگیری بین او و مژگان می شود که نهایتاً صاحبخانه کشته میشود. مژگان به جرم قتل زندانی می شود و در زندان بیمار و به بیمارستان منتقل می شود و تلاش های داود برای پیدا کردن سندی به عنوان وثیقه برای آزادی مژگان به جایی نمی رسد و مژگان نیز براثر شدت بیماری می میرد. در بیمارستان دکتر مریم اخوان، دکتر معالج مژگان، علت مرگ بیمارش را ایدز از طریق تزریق خون آلوده عنوان میکند و از داود می خواهد تا او و فرزندش نیز آزمایش شوند. داود مقاومت میکند و مریم رأساً اقدام کرده بچه را از مهدکودک برای آزمایش و مراقبت گرفته و او را به پرورشگاه می سپارد. داود که هم خود و هم همسرش مژگان، بچه پرورشگاه بوده اند، نظر مناسبی به پرورشگاه ندارد لذا به خشونت و زور متوسل می شود تا فرزندش را به دست آورد. درگیری داود با مسئولان پرورشگاه منتهی به دخالت پلیس می شود. امّا داود بچه ها و مسئولین پرورشگاه را به گروگان میگیرد و برای خروج از این وضعیت، تنها خواسته داود اجازه خروج خود و فرزندش از پرورشگاه است، امّا درگیری پیش می آید و او به ضرب گلوله کشته می شود ۔
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
داود نوازنده و خواننده جوانی است که همراه همسرش مژگان و فرزند خردسالش زندگی ساده ای دارند. صاحبخانه آنها به صدای موسیقی آنها اعتراض دارد و به همین دلیل داود درصدد تغییر محل سکونت بر آمده و از صاحبخانه مهلت میخواهد. اما صاحبخانه به هیچ ترتیبی صبر نمی کند و حکم تخلیه خانه را میگیرد و در برابر اعتراض مژگان، آنها را مطرب و ناسالم می خواند و همین موجب درگیری بین او و مژگان می شود که نهایتاً صاحبخانه کشته میشود. مژگان به جرم قتل زندانی می شود و در زندان بیمار و به بیمارستان منتقل می شود و تلاش های داود برای پیدا کردن سندی به عنوان وثیقه برای آزادی مژگان به جایی نمی رسد و مژگان نیز براثر شدت بیماری می میرد. در بیمارستان دکتر مریم اخوان، دکتر معالج مژگان، علت مرگ بیمارش را ایدز از طریق تزریق خون آلوده عنوان میکند و از داود می خواهد تا او و فرزندش نیز آزمایش شوند. داود مقاومت میکند و مریم رأساً اقدام کرده بچه را از مهدکودک برای آزمایش و مراقبت گرفته و او را به پرورشگاه می سپارد. داود که هم خود و هم همسرش مژگان، بچه پرورشگاه بوده اند، نظر مناسبی به پرورشگاه ندارد لذا به خشونت و زور متوسل می شود تا فرزندش را به دست آورد. درگیری داود با مسئولان پرورشگاه منتهی به دخالت پلیس می شود. امّا داود بچه ها و مسئولین پرورشگاه را به گروگان میگیرد و برای خروج از این وضعیت، تنها خواسته داود اجازه خروج خود و فرزندش از پرورشگاه است، امّا درگیری پیش می آید و او به ضرب گلوله کشته می شود ۔