سال 1362، زندان زنان، زندانیان دست به شورش میزنند، طاهره یوسفی رئیس جدید زندان، بین آنها میرود تا آرامشان کند و بالاخره هم با اعمال مقررات
... سختگیرانه اش زندانیان را وادار به تسلیم میکند. طاهره یوسفی با یکی از زندانیان به نام میترا که مرتکب قتل ناپدری اش شده، درگیر می شود. میترا که در میان زندانیان نفوذ زیادی دارد زیر بار دستورهای طاهره یوسفی نمی رود و هر بار به بهانه ای مجازات می شود۰ پگاه دختر جوان زندانی که با متیرا دوستی نزدیکی دارد و ظاهراً جرمش نیز سیاسی است، پس از برگزاری تک نوازی ویلنسل برای اعدام برده می شود. یکی از زندانیان که حامله است، وقتی هواپیماهای عراقی، بمب هایشان را برفراز تهران میریزند و شهر در تاریکی کاملی فرو میرود، توسط میترا که دانشجوی مامایی بوده، وضع حمل می کند. نام نوزادش سپیده گذارده می شود.ده سال بعد، در سال ۱۳۷۲، دختر جوانی به نام سحررا به زندان می آورند، تفاوت حالا با گذشته اینست که جز میترا و طاهره یوسفی، از زندانیان و زندان بانهای قبلی، کسی در زندان نیست. یکی از زندانیان که برای خودش دار و دسته فساد در داخلی زندان به هم زده، چندبار سعی می کند تا سحر را به دام بیندازد امّا هربار میترا با حمایتش مانع میشود تا این که زن بالاخره یک شب از سحر سوءاستفاده جنسی می کند. . زندان بهم میریزد و طاهره یوسفی، که حالا بعد از ده سال روابط نزدیک تر و دوستانه تری با میترا دارد وارد عمل شده و زن فاسد کشته میشود. در سال ۱۳۷۹، فضای زندان کاملاً عوض شده است، گرد پیری بر سر طاهره یوسفی و میترا نشسته و آنها رابطه ی خواهرانه ای باهم دارند. زندان پر از دختران بزهکار است. روزی دختر جوانی را به زندان می آورند که دوستانش او را اسی صدایش می کنند. میترا که به او احساس مادرانه ای پیدا کرده، درمی یابد که او همان سپیده است که در زایمان به مادرش کمک کرده بود.سپیده از زندان فرار می کند، قصد او خروج از مملکت است، میترا که از قصد او آگاه شده به تکاپو می افتد تا او را پید کند. اما برای خروج از زندان نیاز به وثیقه ای سنگین و ضامنی معتبر دارد. طاهره یوسفی سعی میکند به او کمک کند و چون در می یابد که میترا از تلاشش نتیجه ای نگرفته، پس سند خانه خودش را به عنوان وثیقه آزادی میترا میسپارد تا او بتواند بیرون از زندان سپیده را پیدا کند. میترا از زندان میرود، اما طاهره یوسفی تنها در زندان میماند.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
سال 1362، زندان زنان، زندانیان دست به شورش میزنند، طاهره یوسفی رئیس جدید زندان، بین آنها میرود تا آرامشان کند و بالاخره هم با اعمال مقررات سختگیرانه اش زندانیان را وادار به تسلیم میکند. طاهره یوسفی با یکی از زندانیان به نام میترا که مرتکب قتل ناپدری اش شده، درگیر می شود. میترا که در میان زندانیان نفوذ زیادی دارد زیر بار دستورهای طاهره یوسفی نمی رود و هر بار به بهانه ای مجازات می شود۰ پگاه دختر جوان زندانی که با متیرا دوستی نزدیکی دارد و ظاهراً جرمش نیز سیاسی است، پس از برگزاری تک نوازی ویلنسل برای اعدام برده می شود. یکی از زندانیان که حامله است، وقتی هواپیماهای عراقی، بمب هایشان را برفراز تهران میریزند و شهر در تاریکی کاملی فرو میرود، توسط میترا که دانشجوی مامایی بوده، وضع حمل می کند. نام نوزادش سپیده گذارده می شود.ده سال بعد، در سال ۱۳۷۲، دختر جوانی به نام سحررا به زندان می آورند، تفاوت حالا با گذشته اینست که جز میترا و طاهره یوسفی، از زندانیان و زندان بانهای قبلی، کسی در زندان نیست. یکی از زندانیان که برای خودش دار و دسته فساد در داخلی زندان به هم زده، چندبار سعی می کند تا سحر را به دام بیندازد امّا هربار میترا با حمایتش مانع میشود تا این که زن بالاخره یک شب از سحر سوءاستفاده جنسی می کند. . زندان بهم میریزد و طاهره یوسفی، که حالا بعد از ده سال روابط نزدیک تر و دوستانه تری با میترا دارد وارد عمل شده و زن فاسد کشته میشود. در سال ۱۳۷۹، فضای زندان کاملاً عوض شده است، گرد پیری بر سر طاهره یوسفی و میترا نشسته و آنها رابطه ی خواهرانه ای باهم دارند. زندان پر از دختران بزهکار است. روزی دختر جوانی را به زندان می آورند که دوستانش او را اسی صدایش می کنند. میترا که به او احساس مادرانه ای پیدا کرده، درمی یابد که او همان سپیده است که در زایمان به مادرش کمک کرده بود.سپیده از زندان فرار می کند، قصد او خروج از مملکت است، میترا که از قصد او آگاه شده به تکاپو می افتد تا او را پید کند. اما برای خروج از زندان نیاز به وثیقه ای سنگین و ضامنی معتبر دارد. طاهره یوسفی سعی میکند به او کمک کند و چون در می یابد که میترا از تلاشش نتیجه ای نگرفته، پس سند خانه خودش را به عنوان وثیقه آزادی میترا میسپارد تا او بتواند بیرون از زندان سپیده را پیدا کند. میترا از زندان میرود، اما طاهره یوسفی تنها در زندان میماند.