مسعود از اداره ثبت احوال اخراج شده و همه به دلیل گذشته وی او را سرزنش میکنند و حاضر به استخدام او نیستند. از آنجا که مسعود شصتچی با شماره
... شناسنامه ۱۳ در اشتباه گرفته شدن با افراد دیگر بدشانس است فردی او را با مهران مدیری کارگردان و بازیگر اشتباه میگیرد و از او تقاضای وقت مصاحبه میکند. از طرفی مسعود از طریق جراید متوجه میشود که مهران مدیری در خارج از کشور است و وقتی میبیند کسی او را تحویل نمیگیرد و عشق او هم رفتهاست تصمیم میگیرد این بار به عمد خود را مهران مدیری معرفی کند تا دوباره به یک شخصیت محبوب تبدیل شود. با این حال طی ساخت یک فیلم تلویزیونی در فرودگاه با کاپیتانی به نام کاپیتان ساجدی اشتباه گرفته میشود. او مجبور میشود یک هواپیما را تا شیراز ببرد ولی در راه به اشتباه به تهران بازمیگردد. هواپیما در راه دچار نقص فنی شده و او با تلاش خود هواپیما را به زمین مینشاند و از فرصت سوءاستفاده کرده و فرار میکند ولی باز هم به جای یک مربی فوتبال اشتباه گرفته میشود. او در نقش مربی شکیبا به کارش ادامه میدهد. لازم است ذکر شود که در این قسمتها روابط نامشخص و پیچیدهٔ پشت پرده فوتبال کشور به نقد کشیده میشود که در نوع خود جالبتوجه است؛ ولی در حینی که پلیس متوجه میشود که آن مربی پروفسور شکیبا نبوده و مسعود شصتچی است به محل استقرار تیم سیکاد مراجعه میکند ولی او به صورت اتفاقی آنجا نبوده و بهطور ناخواسته وارد بازی دیگری میشود. وی پایش به یک باند خلاف باز شده که خود را جادوگر جا زدهاند و به وسیله کف بینی، احضار روح و … گذران زندگی میکنند. در این ماجرا همه متوجه نیروی فوقالعاده وی در این کار میشوند و در واقع او را مدیوم میدانند. مسعود در حال فریب دادن اشخاصی دستگیر میشود و دوباره به زندان میافتد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
Charged for impersonation, we are studying criticisms directed towards different sectors in the society as our impersonator looks back at his crimes.
مسعود از اداره ثبت احوال اخراج شده و همه به دلیل گذشته وی او را سرزنش میکنند و حاضر به استخدام او نیستند. از آنجا که مسعود شصتچی با شماره شناسنامه ۱۳ در اشتباه گرفته شدن با افراد دیگر بدشانس است فردی او را با مهران مدیری کارگردان و بازیگر اشتباه میگیرد و از او تقاضای وقت مصاحبه میکند. از طرفی مسعود از طریق جراید متوجه میشود که مهران مدیری در خارج از کشور است و وقتی میبیند کسی او را تحویل نمیگیرد و عشق او هم رفتهاست تصمیم میگیرد این بار به عمد خود را مهران مدیری معرفی کند تا دوباره به یک شخصیت محبوب تبدیل شود. با این حال طی ساخت یک فیلم تلویزیونی در فرودگاه با کاپیتانی به نام کاپیتان ساجدی اشتباه گرفته میشود. او مجبور میشود یک هواپیما را تا شیراز ببرد ولی در راه به اشتباه به تهران بازمیگردد. هواپیما در راه دچار نقص فنی شده و او با تلاش خود هواپیما را به زمین مینشاند و از فرصت سوءاستفاده کرده و فرار میکند ولی باز هم به جای یک مربی فوتبال اشتباه گرفته میشود. او در نقش مربی شکیبا به کارش ادامه میدهد. لازم است ذکر شود که در این قسمتها روابط نامشخص و پیچیدهٔ پشت پرده فوتبال کشور به نقد کشیده میشود که در نوع خود جالبتوجه است؛ ولی در حینی که پلیس متوجه میشود که آن مربی پروفسور شکیبا نبوده و مسعود شصتچی است به محل استقرار تیم سیکاد مراجعه میکند ولی او به صورت اتفاقی آنجا نبوده و بهطور ناخواسته وارد بازی دیگری میشود. وی پایش به یک باند خلاف باز شده که خود را جادوگر جا زدهاند و به وسیله کف بینی، احضار روح و … گذران زندگی میکنند. در این ماجرا همه متوجه نیروی فوقالعاده وی در این کار میشوند و در واقع او را مدیوم میدانند. مسعود در حال فریب دادن اشخاصی دستگیر میشود و دوباره به زندان میافتد.