سریال داستان سه جوان با تحصیلات لیسانس به نامهای حبیب (هوتن شکیبا) لیسانس ریاضی محض، مازیار (امیر کاظمی) لیسانس تاریخ و مسعود (امیرحسین رستمی)
... لیسانس زیستشناسی جانوری را روایت میکند که هر یک مشکلاتی دارند. در آغاز سریال مازیار رحمتی در یک خانواده از هم پاشیده زندگی میکند؛ پدر و مادر او از هم جدا شدهاند و پدر او (کاظم سیاحی) معتاد است و خودش قصد مهاجرت دارد. حبیب نقوی فردی پولدار است، به کارخانه سنگ و پروژه ساختمانی پدرش (عزتالله مهرآوران) سرکشی میکند اما از تنهایی در رنج است. او که به شدت به ازدواج علاقه دارد، به علت ضعف در برقراری روابط اجتماعی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود شریفیان در آزمایشگاهی کار میکند و در آستانه ازدواج با ترانه مهاجر (متین ستوده) است اما به پول برای تهیه مسکن احتیاج دارد و از آن سو هم اختلافاتی با پدر زنش (بیژن بنفشهخواه) دارد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
Three young bachelors each have problems. One is thinking about immigration, one is looking to make a living, and one is looking for housing. Maziyar Rahmati lives in a broken family. His parents are divorced and his father is addicted, and he himself is thinking of migrating, then he realizes that he has cancer and can no longer migrate. Habib Naghavi is a rich man who is very interested in marriage but due to his weakness in establishing social relations, he has not been able to choose a wife yet. Masoud Sharifian on the eve of marrying Taraneh needs some money for housing and is looking for a job, On the other hand, he has disagreements with his father-in-law. The story revolves around the problems of these three people and strange events.
سریال داستان سه جوان با تحصیلات لیسانس به نامهای حبیب (هوتن شکیبا) لیسانس ریاضی محض، مازیار (امیر کاظمی) لیسانس تاریخ و مسعود (امیرحسین رستمی) لیسانس زیستشناسی جانوری را روایت میکند که هر یک مشکلاتی دارند. در آغاز سریال مازیار رحمتی در یک خانواده از هم پاشیده زندگی میکند؛ پدر و مادر او از هم جدا شدهاند و پدر او (کاظم سیاحی) معتاد است و خودش قصد مهاجرت دارد. حبیب نقوی فردی پولدار است، به کارخانه سنگ و پروژه ساختمانی پدرش (عزتالله مهرآوران) سرکشی میکند اما از تنهایی در رنج است. او که به شدت به ازدواج علاقه دارد، به علت ضعف در برقراری روابط اجتماعی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود شریفیان در آزمایشگاهی کار میکند و در آستانه ازدواج با ترانه مهاجر (متین ستوده) است اما به پول برای تهیه مسکن احتیاج دارد و از آن سو هم اختلافاتی با پدر زنش (بیژن بنفشهخواه) دارد.